نویان نویان ، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 7 روز سن داره

نویان هانی من

فروردین اردیبهشت 95

عزیزم سلام یه وقت کوتاهی کردم و اومدم تا یه سری عکس برات بزارم. عکسهایی از مسافرت عید و مسافرت اردیبشهت ماه و رفتن به سرزمین عجایب و با یاسان جون و مراسم نامزدی دایی کلی عکس برات دارم.   نویان و بابا سعید و مامانی با خاله و یاسان و عمو فرهاد رفتیم سرزمین عجایب نویان و یاسان جون رفتیم سرزمین عجایب رستوران و شام خوردیم رفتیم سمت اردبیل و سرعین مسافرت اینم چند تا عکس توی 23 اردیبهشت ماه نامزدی دایی بود چند تا عکس با بابا و مهمونها بابا و نویان و یاسان خاله . قربونتون بشم من فسقلی ها نویان و مامان بزرگ و کیمیا و پدرش هستند که نویان اولین عکسی هست که با هاش...
29 ارديبهشت 1395

چهارشنبه سوری تان مبارک و پیشاپیش سال نو مبارک

یه روز مونده بود به چهارشنبه آخر سال پسر گلم که شما باشی با پدر رفتی آرایشگاه تا موهاتو کوتاه کنی. اینم چهارشنبه سوری با عمو رامین و هلیا جون. تولد مامان بهاره اول فروردین هست که مامانی و بابا سعید همیشه چهارشنبه سوری جشن می گیرند. البته عمو فرهاد هم با مامان تو یه تاریخ هست که برای اونم جشن می گیریم. ...
26 اسفند 1394

روزهای بهمن 94

سلام پسر گلم . دیگه بهمن داره تموم میشه و به سال نو هم میرسیم. توی بهمن ماه تولد امیر مهدی عمه سپیده بود فرزان عمه سعیده هم چون میخواست بره استرالیا و تولدش 3 اسفند بود زودتر گرفتیم. اینم چند تا عکس از تولد جفتشون.   نویان جونم وقتی رفتی خونه عمه جون عاشق استخر رفتن تو خونه عمه بودی بعد از تولد و خوردن کیک رفتید طبقه پایین استخر. ...
28 بهمن 1394

شب یلدا و خاطرات دی ماه 94

پسر خوشگلم سلام. ماه دی اومد با کلی خاطرات خوب و شیرین. این ماه با جشن یلدا شروع شد که هم تو مهد کودک جشن داشتی هم تو خانواده. درضمن توی این ماه تولد دایی علی هم بود.   شب یلدا رفتیم شام خونه حاجی بابا از اونجا هم بعد از شام رفتیم خونه بابا سعید. اینم عکسهاش این چند تا عکسم برا تولد دایی علی هست. که تو دیماه بود. اینم بابای منه که شما دو تا نوه چی به روزش آوردید.       ...
29 دی 1394

آذر ماه 1394

پسرم الان فرصت کردم تا جند تا عکس از اتفاقات این ماه برات بفرستم.توی این ماه یه برف قشنگی اومد که خیلی خوشحال شدیم و کلی برف بازی کردی. بعدش هم عکسهای تولد بابا حمید و خاله الهام رو برات میزارم.   حالا بریم سراغ تولد بابا حمید و خاله الهام که هر دو دو همین ماه یعنی آذر ماه بدنیا آمدند. مامان جونی، پسر نازم یه روز هم بابا حمید ما رو برد هتل فردوسی تا برا تولدش به ما شام بده اینم عکسهاش. ...
28 آذر 1394

خاطرات آبانماه 1394

سلام پسرم بلاخره فرصت شد چند تا عکس از اتفاقات این ماه برات بزارم. این ماه متقارن با ماه محرم و تاسوعا و عاشورای حسینی بود. روز عاشورا طبق هرسال ما ناهار عاشورا میزبان مهمانهای امام حسین هستیم. بعد از تاسوعا و عاشورا رفتیم یه مسافرت کوچولو که یه سری اتفاق افتاد و من مجبور شدم تو این مسافرت فقط یه روز همراهت باشم و به خاطر همون مشکل پیش اومده من با بابا حمید رفتم تکاب در استان ارومیه روزهای خیلی سختی بود ولی با توکل به خدا گذشت. ...
30 آبان 1394

عکسهای تولد خودمونی 1394

سلام پسر گلم یه کمی از عکسهای تولد 5 سالگیت که مربوط به همین وبلاگ میشد رو برات گذاشتم. مثل سال گذشته تولد شما و یاسان جون به فاصله 3 روز همیشه برامون ثبت میشه. عکسهای تولد یاسانم برات میزارم.     اینقدر جفتتون شیطونی می کردید که نگذاشتید یه عکس قشنگ ازتون بیاندازم. اینم چند تا از عکسهای تولد یاسان که برای شب قبل بود و مهمونی رفتیم فرحزاد. مامان بهاره - غزل جون- یاسان جون- نویان جون - مامان غزل جون که خاله سمیه هست.   ...
28 مهر 1394