نویان نویان ، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 7 روز سن داره

نویان هانی من

شب یلدا و خاطرات دی ماه 94

پسر خوشگلم سلام. ماه دی اومد با کلی خاطرات خوب و شیرین. این ماه با جشن یلدا شروع شد که هم تو مهد کودک جشن داشتی هم تو خانواده. درضمن توی این ماه تولد دایی علی هم بود.   شب یلدا رفتیم شام خونه حاجی بابا از اونجا هم بعد از شام رفتیم خونه بابا سعید. اینم عکسهاش این چند تا عکسم برا تولد دایی علی هست. که تو دیماه بود. اینم بابای منه که شما دو تا نوه چی به روزش آوردید.       ...
29 دی 1394

آذر ماه 1394

پسرم الان فرصت کردم تا جند تا عکس از اتفاقات این ماه برات بفرستم.توی این ماه یه برف قشنگی اومد که خیلی خوشحال شدیم و کلی برف بازی کردی. بعدش هم عکسهای تولد بابا حمید و خاله الهام رو برات میزارم.   حالا بریم سراغ تولد بابا حمید و خاله الهام که هر دو دو همین ماه یعنی آذر ماه بدنیا آمدند. مامان جونی، پسر نازم یه روز هم بابا حمید ما رو برد هتل فردوسی تا برا تولدش به ما شام بده اینم عکسهاش. ...
28 آذر 1394

خاطرات آبانماه 1394

سلام پسرم بلاخره فرصت شد چند تا عکس از اتفاقات این ماه برات بزارم. این ماه متقارن با ماه محرم و تاسوعا و عاشورای حسینی بود. روز عاشورا طبق هرسال ما ناهار عاشورا میزبان مهمانهای امام حسین هستیم. بعد از تاسوعا و عاشورا رفتیم یه مسافرت کوچولو که یه سری اتفاق افتاد و من مجبور شدم تو این مسافرت فقط یه روز همراهت باشم و به خاطر همون مشکل پیش اومده من با بابا حمید رفتم تکاب در استان ارومیه روزهای خیلی سختی بود ولی با توکل به خدا گذشت. ...
30 آبان 1394

عکسهای تولد خودمونی 1394

سلام پسر گلم یه کمی از عکسهای تولد 5 سالگیت که مربوط به همین وبلاگ میشد رو برات گذاشتم. مثل سال گذشته تولد شما و یاسان جون به فاصله 3 روز همیشه برامون ثبت میشه. عکسهای تولد یاسانم برات میزارم.     اینقدر جفتتون شیطونی می کردید که نگذاشتید یه عکس قشنگ ازتون بیاندازم. اینم چند تا از عکسهای تولد یاسان که برای شب قبل بود و مهمونی رفتیم فرحزاد. مامان بهاره - غزل جون- یاسان جون- نویان جون - مامان غزل جون که خاله سمیه هست.   ...
28 مهر 1394

ادامه تولدت مبارک

عزیزم کلی عکس از تولد تو دارم که تو پست بعدی برات میزارم . درضمن عکس تولد یاسان جونم که شب قبل تولد تو بود هم میزارم.  بازم میگم صدتا، نه هزاران هزار تا دوستت دارم و   تولدت  مبارک عشقم!!!!!!!!
18 مهر 1394

شهریور ساکت و آرام

سلام نویان جونم توی این ماه اتفاق خاصی رخ نداد تا ضمیمه خاطراتت بکنم. فقط میخوام بگم بابا حمید در تلاش شبانه روزی هست برای به دست آوردن بهترین و قشنگترین آرزوی من و تو که به وقتش جشن میگیریم.
23 شهريور 1394

نویان و سفر به چالوس

سلام پسر گلم این روزها سرم خیلی شلوغه کارهام تو محل کارم زیاد شده اینه که دیر به دیر بهت سر میزنم. توی تعطیلات عید فطر با بابا سه تایی رفتیم سفر به چالوس همه چی خوب بود. و خیلی تو این 2 روز به ما خوش گذشت چند تا عکس دارم که برات میزارم .     ...
31 مرداد 1394

نویان و جایزه جشنواره نقاشی شروه

تو پستهای قبلی گفته بودم که نقاشی شما انتخاب شده برای شرکت در جشنواره نقاشی شروه. روز 7 تیر ماه اختتامیه نمایشگاه بود و از ما خواستند که در اختتامیه برای تحویل جوایز شرکت کنیم.   موضوع نقاشی هم اکوان دیو شاهنامه بود. پسر گلم وقتی تقدیر نامه و تندیس جشنواره رو دستت گرفتی. یکی از جمعه های ماه بود که باهم رفتیم هورا پارک مرکز خرید سمرقند اینم عکسهاش.     ...
23 تير 1394

نویان و عکس با تانک

تیرماه امسال روزهای خوب و بد زیاد داشتیم و همینطور مصادف شده بود با ماه رمضان. اول تیرماه پدربزرگ خوبم رو بعد از یک سال و نیم بیماری  و کهولت سن ساعت 4:10 صبح اولین روز تیرماه تو بیمارستان مدائن از دست دادیمش مامان جون، عزیزم ، پسر گلم من عاشقانه پدربزرگم رو دوست داشتم. خیلی برام سخت بود. صبح روز بعد رفتیم بهشت زهرا من زودتر رفته بودم اما شما با بابا حمید اومدی و در بهشت زهرا یه تانک بود که با اون تانک عکس انداختی.   ...
23 تير 1394